زندگی های پیشین؛ رهسپار آرزوها
- شناسه خبر: 3531
- تاریخ و زمان ارسال: 3 مهر 1402 ساعت 06:58
- بازدید : 24 بازدید
- نویسنده: مدیر سایت
مهاجرت مسئله اصلی گسست آدمها در فیلم است و شاید سمپات ترین فیلم در این موضوع که می تواند جهان آدمها را بهم بریزد و زندگی را به چندین دوره تقسیم کند، زندگی پیشین، حال و زندگی بعدی، تمام تصوراتی است که دو شخصیت اصلی فیلم با آن در حال کشمکش هستند، اینکه درست و غلط چیست؟!
هرچند که فیلمساز تلاش کرده است غرابتش را به جغرافیای خاصی نشان ندهد اما همچنان در طول فیلم یک چیز مهم جلوه می کند و آن هم اینکه هنوز در سئول (زادگاهشان) می توان ریشه و زندگی را دریافت کرد، نورا با تمسخر سعی می کند شیوه زندگی هه سونگ را که همچنان با پدر و مادرش زندگی می کند را به همسرش به عنوان یک نکته منفی قلمداد کند یا اعتقادات بومی ای که در آنجا جاری است را رد کند اما نشان می دهد که این فاصله فرهنگی بین دو کشور چطور می تواند فاصله ای بسیار داشته باشد.
فیلم یک صحنه درخشان ابتدایی دارد که محال است مخاطبش این میزانسن ساده در عین حال دلنشین با دیالوگ های سنگین را فراموش کند، دوربین از نقطه دید یک زن و مرد سوال می کند به نظرت چه نسبتی بین این زن و مرد آسیایی با مرد دیگر سفید پوست است؟ پرسشی که از ابتدا شکل می گیرد تا اینکه بعد از چند اعلام نسبت از سوی هر دو ، ناگهان زن می گوید «هیچ ایده ای ندارم» احساسی که مخاطب هم بعد از دیدن این فیلم و روند پیش روی شخصیت ها در داستان با خود می گوید که نمی شود احوالات هر کدام و خواسته هایشان و روند رسیدن به آنها را قضاوت کرد، چراکه زندگی با تمام فراز و فرودهایش یک مسئله ساده دارد و آن هم توجه به موقع به یک دیگر است،ولاغیر!