یک گوسفند کارتونی موفق تر از چند سوپر استار مقوایی !!!
- شناسه خبر: 4612
- تاریخ و زمان ارسال: 8 آذر 1403 ساعت 10:23
- بازدید : 49 بازدید
- نویسنده: مدیر سایت

این گزاره در حالی دائما مطرح می شود که نگاهی به سه فیلم به اصطلاح کمدی و مدعی که در همین پاییز امسال اکران شده ، نشان میدهد این فیلم ها همانقدر که در تار و مار سینمای جریان اصلی با اشغال بیشترین تعداد سالن و نوبت نمایش موفق اند در جذب تماشاگر جدید و ثابت و راضی نگهداشتن مشتری های سنتی خود ناتوانند.
برای اثبات این مدعا نگاهی به فروش سه فیلم کمدی مدعی فروش و رکورد و … در همین پاییز امسال بیاندازیم ، فیلم هایی که نام کلی آدم مدعی فروش در تیتراژ آنها به چشم می آید و پیش از اکران در مصاحبه های اینترنتی وعده ی جابجایی عجیب و غریب رکوردها را می دادند و خواب های طلایی می دیدند .
نخست «قیف» با سه مدعی عطاران ، ملکان و امیر یوسفی ، دوم «زودپز» با رامبد جوان ، تنابنده و محمدزاده و تهیه کننده ای که حالا کاملا مشخص است در شرط بندی اش با کارشناس برنامه ی هفت ، باخته است و سوم «صبحانه با زرافه ها» با رادان و جمشیدی و صحت و شکیبا و حجازی فر و …، حال با توجه به اینکه تنها یک سوم فروش سینما پس از کسوراتی چون سهم سینمادار ، پخش کننده ، تبلیغات ، مالیات ، ارزش افزوده و … به صاحبان فیلم و سرمایه گزاران تعلق می گیرد ، قیف با فروش زیر بیست و هفت میلیارد تومان در بهترین شکل نه میلیارد بازگشت سرمایه دارد در حالی که هزینه ی تمام شده ی آن به مراتب بیشتر از نه میلیارد تومان است ، صبحانه با زرافه ها که با روند نزولی مداوم در فروش هفتگی خود به هشتاد میلیارد هنوز نرسیده، بعید است به فروش صدمیلیاردی برسد و در این حالت بازگشتی بیشتر از سی وچند میلیارد نخواهد داشت و اگر رقم اعلامی تهیه کننده ی زودپز در برنامه ی هفت درست باشد و هفتاد و پنج میلیارد هزینه شده باشد باید به فروش دویست و بیست و پنج میلیارد برای یر به یر شدن برسد که با توجه به افت شدید فروش ، چندان محتمل به نظر نمی رسد. .
این یعنی سه فیلم کمدی مدعی علیرغم پرداخت هزینه ی بسیار بالای تبلیغ در جم تی وی( که ناگهان نبلیغات در آن نه حتی مباح که حلال شد و متولیان دولت انقلابی از بایکوت تلویزیون و اقبال به جمتی وی استقبال کردند ) و اکران های مردمی و آوردن هادی چوپان و گرفتن تولد برای بازیگر در سینما و …. در بازگشت سرمایه ی خویش ناتوان بوده اند و شاید هم کارمای ویرانی سینمای جریان اصلی و اصیل سینمای ایران را پس می دهند . در شکست این جریان مدعی و ویرانگر همین بس که انیمیشن «ببعی قهرمان» با توجه به تعداد سالن و نویت نمایش به مراتب کمتر ، پر تماشاگر تر از موارد نام برده شده است واگر ضریب اشغال صندلی کمدی ها را داشت حتما از آنها به لحاظ عددی پرفروش تر هم می شد اما آنهایی که نام بردیم ، علیرغم شکست های پی در پی تجاری و هنری آوارشان همچنان به ترکتازی خود در زمین سوخته ای که باعث و بانی اش بودند ، مشغولند که تنها دلیل آن افزایش سرسام آور تولیدات شبکه ی خانگی است ، گویا این جا هم باید همان طنز همیشگی مصداق داشته باشد : هر ایرانی یک شبکه ی خانگی !!! از اینرو تا شبکه های خانگی جدید هر روزه توسط الیگارش ها ، بانک های خصوصی و نهاد های متمول وابسته بالا می آیند این استارهای مقوایی هم در نمی مانند.
روزگاری در اوائل دهه هفتاد که فیلم «کلاه قرمزی و پسرخاله» در اکران رکوردی از فروش را تا آن زمان شکسته و پرفروش ترین فیلم تاریخ سینما لقب گرفته بود ، طنز تلخی در سینما بر سر زبانها افتاده بود که سوپراستارهای پرفروش سینمای ایران دو کیلو پنبه ( عروسکهای کلاه قرمزی و پسر خاله ) هستند و امروز با تجربه «ببعی قهرمان» می توان گفت که یک گوسفند کارتونی از خیل به اصطلاح سوپراستارهای مقوایی سینمای ایران که ثمری جز گران کردن هزینه های تولید و به حاشیه راندن سینمای مستقل نداشته و پیوندهای وثیقی باپولهای کثیف الیگارشی دارند، در جذب تماشاگر جلو زده است که بار دیگر اثبات می کند سینمای ستاره سالار در سراشیبی چه سقوطی است .
زنگ خطر این سقوط آزاد را باید اول از همه رائد فرید زاده بشنود که به تازگی جایگزین فردی شده که در سه سال اخیر حامی بی چون و چرای این فیلمبسازان بود و در سخنرانی هایش به تسلط فیلم های بساز بندازی بر جریان غالب و اصلی سینما ، افتخار و میاهات می کرد و دستاورد مدیریت خویش می دانست، اما حالا با فشار تعداد بالای سالن سینما ، افزایش زمان اکران و حتی طبق شنیده های موثق خرید بلیت توسط تهیه کننده و پخش که بخصوص در سه روز اول اکران جهت بالا بردن آمار فروش ، صورت می گیرد، نه تنها رکورد جدیدی ثبت نمی شود بلکه تماشاگران این گونه فیلم ها هم به شدت در حال ریزش اند، این یعنی سینمای امروز ایران نیاز دارد از سلطه این سینمای تکراری بی محتوا بیرون بیاید به شرط آنکه اطرافیان فرید زاده به او آدرس غلط ندهند و بنا بر سفارش چند دفتر پخش خاص به او القاء نکنند که فقط و فقط کمدی است که فروش دارد ولا غیر !