آدرس اشتباه برای ریکاردو بودن
- شناسه خبر: 1046
- تاریخ و زمان ارسال: 27 دی 1400 ساعت 10:46
- بازدید : 85 بازدید
- نویسنده: مدیر سایت

روایت نابودی زندگی لوسیل و دیسی به عنوان زوج محبوب تلویزیون از جایی کلید می خورد که نقش برجسته لوسیل و نادیده گرفتن همسرش در تصمیم گیری ها موجب می شود تا یکی از بازیگران نمایش در گفتگویی به لوسیل یادآوری کند تا از نقش دیسی در تصمیم گیری عبور نکند و به او توجه کند اما از جایی به بعد نقش حاشیه ای دیسی و حضور منفعل گونه اش در روند نمایش و حتی اعتقادش به مطرح کردن ماجرای حامله شدن لوسیل در نمایش نشان از مردی می دهد که زیر سایه لوسیل رفته است تا جایی که او ناجی زن در برابر مطبوعات و مردم می شود و فیلم شخصیت دیسی را به بالا می برد اما اوج فیلم درست جایی است که قهرمان بودن دیسی به پنج دقیقه نمی رسد و مسیر به کلی تغغیر می کند، هرچه که تا پایان به مدد فلاش بک ها و روایت های تو در تو تلاش شد تا جذابیت دنبال کردن داستان حفظ شود اما فیلمساز از آن آموزه فیلمسازی که اگر یه سکانس خوب داری آن را برای پایان در نظر بگیر به درستی استفاده می کند و دگرگون به پایان می برد اما هرچند که تازه وسوسه دانستن در مخاطب بیشتر شده است، هرچند که تصویر درستی را نتوانست از زندگی و شخصیت لوسیل و دیسی در یک زندگی مشترک نشان دهد، در حالی که گویی فیلمساز هم در این مدت تلاش کرده است تا به مخاطب آدرس اشتباه دهد.
ریکاردو بودن به لحاظ تکنیکی و تنوع در حرکت های دوربین با لوکیشن های محدود فیلم به طوری که کارگردانی در آن دیده نشود به درستی و دقیق پیش رفت و بازی دیدنی نیکول کیدمن در طول فیلم در موقعیت هایی که خودش آن ها را خلق می کند و تفاوت جدی در لحن و استفاده از میمیک در مواجهه با شخصیت های مختلف از کارگردان و تهیه کننده و بازیگران تا حتی شیوه رفتاری اش در کافه ای که در یک روز بارانی می رود، همه نشان از یک مراقبت جدید در ادای نقش است و این حجم درست از حفظ راکورد که پیشتر در سریال «نه غریبه کامل» هم به خوبی درآمده بود در اینجا هم با یک نیکول کیدمن خوب و همیشه در اوج طرف هستیم.