آنتیک؛ دست و پا زدن برای هیچ
- شناسه خبر: 4887
- تاریخ و زمان ارسال: 13 بهمن 1403 ساعت 07:21
- بازدید : 7 بازدید
- نویسنده: مدیر سایت

در خلاصه داستان فیلم آنتیک آمده است: «انقلاب شده و کاسبی اِبی و وَلی، آنتیک بازهای قبل انقلاب کساد است؛ اما در بازِ ضریح پر از پول یک امامزاده، مسیر زندگیشان را تغییر میدهد» فیلم درباره دو دلهدزد است که گذرشان به یک امامزاده میافتد و تصمیم میگیرند با تأسیس امامزادهای قلابی پولوپلهای به جیب بزنند…
یک ساعت از فیلم می گذرد و همچنان داستان اصلی شکل نمی گیرد، فیلمساز تحت تاثیر «فسیل» می خواهد شوخی را به میان نیروهای انقلابی ببرد اما لحن کمدی ها در اندازه دو سه سکانس باقی می ماند، درحالی که تعقیب و گریز خودش می توانست دستمایه جذاب تری شود اما این جدال در سطح باقی می ماند و فیلم نمی تواند شخصیت های خود را به مخاطب تحمیل کند و خنده را امتداد دهد.
فیلم «آنتیک» دائما در حال دست و پا زدن برای کمدی شدن است اما موقعیت هایش به قدری دم دستی است که این موقعیت ها تحت تاثیر خلاقیت تازه نیست بلکه فیلمساز می خواهد فقط از روی دست فیلمسازان دیگر خودش را نجات دهد و حتی به شوخی های دم دستی جنسی هم چنگ می زند.
فیلمساز در ادامه فیلمفارسی ها می خواهد، شخصیت اولش را تحت تاثیر یک عشق باسمه ای متحول کند اما این تحول هم در انتهای فیلم باورپذیر نیست، رضا نیکخواه را هم گویی، ناگهان از وسط جوکر آمده است اما فیلمساز نمی داند که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد و نمی شود همه چیز را مخلوط کرد تا یک معجون بدمزه را به مردم تحویل داد.