کودا – سیان هدر؛ سوار بر موج دریا
- شناسه خبر: 830
- تاریخ و زمان ارسال: 26 آذر 1400 ساعت 09:07
- بازدید : 255 بازدید
- نویسنده: مدیر سایت

فیلم روایت دختری به نام روبی است که تنها عضو شنوای خانواده چهار نفره اش است و شرایط به نحوی پیش می رود که بین علاقه خوانندگی و حضور کنار خانواده اش باید یکی را انتخاب کند! در مواجهه اول فیلم قصه ساده ای دارد که قراره از مخاطبش هم گریه بگیرد اما فیلم منطق خودش را دارد و از فضای سانتیمانتالیسم دوری می کند و قصه خودش را روایت می کند که در ظاهر شاید برای بسیاری از آدم ها در موقغیت های مختلف هم رخ دهد, اینکه بر سر دوراهی انتخاب باید به کدام سمت رفت! رفتن به سمت علاقه مهم است یا اینکه در خدمت خانواده مهم است!؟
فیلم از همان ابتدا تقابل بین علاقه و کار را روی کشتی خانوادگی نشان می دهد و پررنگ بودن شغل در کنار فضای درس خواندن و علاقه ای که روبی به ثبت نام در کلاس سرود دارد، شغل ماهیگیری خانواده و لوکیشن دریا و جنگل به فیلم هویت محلی بومی را داده است که می تواند تاکیدی بر پیروی عقاید سنتی خانواده باشد به خصوص وقتی بازرس ماهیگیری ادامه کار خانواده را مشروط به حضور فرد چهارم که توانایی شنوایی داشته باشد می کند و حالا فیلمساز به دنبال نمایش چهره واقعی پدر و مادر روبی می رود که تاکنون در مشاجره هایی که با روبی داشتند به دنبال منفعت طلبی خود بودند تا ارتقای تحصیلی و هنری که دختر به دنبال ان می رود.
فیلم در برخی جاها فرم روایی خود را به سمتی می برد که موسیفی نقش مهم را داشت و این انتخاب با توجه به مسیر شخصیت اول به سوی خوانندگی بسیار هوشمندانه بود و دو فصل کلیدی فیلمنامه که یکی به مستقل شدن خانواده از دلال ها و فروش ماهی توسط خودشان و دیگری فصل قبولی روبی در دانشگاه که با زیرمتن موسیقی بدون دیالوگ اجرا شد که فرم جاافتاده ای برای روایت بود.
«کودا» فیلمی است که دیدن ان حال خوبی را به بیننده اش می دهد به خصوص در سکانس مربوط به آزمون روبی برای رفتن به دانشگاه و جایی که او دیگر روبروی اش نه هیات داوری را می دید و نه موسیقی که به آن گوش می دهد و او فقط ترجیح می دهد تا مخاطبش خانواده ای باشند که فقط حرف او را می فهمند.